اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی غمانه

نویسه گردانی: BY ḠMANH
بی غمانه . [ غ َ ن َ / ن ِ ] (ق مرکب ) با بیغمی ، در تعریف وضع و نفس مستعمل است . (از آنندراج ) :
چون غنچه داشتم دل جمع اندرین چمن
بر باد داد یک نفس بی غمانه ام .

صائب .


اگرچه هر نفسم گرد کاروان غم است
بجان رسیده ام از وضع بی غمانه ٔ خویش .

صائب .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.