اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی غوری

نویسه گردانی: BY ḠWRY
بی غوری . [ غ َ / غ ُ ] (حامص مرکب ) بی دقتی . لاقیدی . بی عاری :
رفت آن دوره ٔ منحوسه که کار من و تو
لشی و تنبلی و لاتی و بی غوری بود.

روحانی (از فرهنگ عامیانه ٔ جمالزاده ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.