گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بی فردا نویسه گردانی: BY FRDʼ بی فردا. [ ف َ ] (ص مرکب ) (از: بی + فردا) منقطع. - بی فردا بودن روز کسی ؛ بسررسیدن عمر وی . فرارسیدن مرگ وی : هر که با اوبدشمنی کوشدروز او از قیاس بی فرداست . فرخی .رجوع به فردا شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه واژه معنی روز بی فردا روز بی فردا. [ زِ ف َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از قیامت . (یادداشت مؤلف ) : دل تو جفت طرب باد وز تعب شده فردتو در نشاط و طرب تا بروز ... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود