گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بی کار گشتن نویسه گردانی: BY KAR GŠTN بی کار گشتن . [ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) بی کار شدن . || بی کار شغل گردیدن . رجوع به ترکیبات بی کار شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود