گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بی کفنی نویسه گردانی: BY KFNY بی کفنی . [ ک َ ف َ ] (حامص مرکب ) نداشتن کفن . || فقر و ناداری بیش از حد.- امثال :ازبی کفنی زنده ایم . رجوع به کفن شود . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود