اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی کلهی

نویسه گردانی: BY KLHY
بی کلهی . [ ک ُ ل َ ] (حامص مرکب ) بی کلاهی . سربرهنگی . || کنایه از ناداری منصب و مقام و مال و منال است :
چه غم ز بی کلهی کآسمان کلاه من است
زمین بساط و در و دشت بارگاه من است .

حافظ.


رجوع به کُله شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.