گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بی گدار نویسه گردانی: BY GDʼR بی گدار. [ گ ُ ] (ص مرکب ) (از: بی + گدار = معبر) بی معبر.- بی گدار به آب زدن ؛ احتیاط نکردن . بی پروا به کاری پرداختن . رجوع به گدار شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود