اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی مثلی

نویسه گردانی: BY MṮLY
بی مثلی . [ م ِ ] (حامص مرکب )بی مانندی . بی عدیلی . بی همتایی . بی بدیلی :
دری دیدم بکیوان برکشیده
به بی مثلی جهان مثلش ندیده .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.