گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بیم دیده نویسه گردانی: BYM DYDH بیم دیده . [ دی دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) به ترس گرفتار شده . ترسیده . ترس دیده . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود