گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بی مرهمی نویسه گردانی: BY MRHMY بی مرهمی . [ م َ هََ ] (حامص مرکب ) نداشتن مرهم . نداشتن وسیله ٔ معالجه و مداوای ریشها و جراحات : زخم هجرت هست و وصلت نیست این درویش راصعب تر از درد زخم ، اندیشه ٔ بی مرهمیست . کاتبی .رجوع به مرهم شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود