اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی مشغله

نویسه گردانی: BY MŠḠLH
بی مشغله . [ م َ غ َ ل َ / ل ِ ] (ص مرکب ) (از: بی + مشغله ) بی کار. بی خیال . فارغ البال . بی سرگرمی :
در آن دشت میگشت بی مشغله
گهش در گیاروی گه در گله .

نظامی .


و رجوع به مشغله شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.