گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بی معطلی نویسه گردانی: BY MʽṬLY بی معطلی . [ م ُ ع َطْ طَ ] (ص مرکب ) (از: بی + معطل + ی ) فوری . بدون تأخیر. بیدرنگ . رجوع به معطل شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود