گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بی مونس نویسه گردانی: BY MWNS بی مونس . [ ن ِ ] (ص مرکب ) (از: بی + مونس عربی ) بی دوست و همدم . که هم صحبت ندارد:افتاده چو زلف خویش در تاب بی مونس و بی قرار و بی خواب . نظامی .رجوع به مونس شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود