اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی ناموس

نویسه گردانی: BY NAMWS
بی ناموس . (ص مرکب ) (از: بی + ناموس ) که ناموس ندارد. لامذهب و ناپرهیزگار. (آنندراج ). بی عفت و بی عصمت . بی مذهب . دشنامی است سخت قبیح و از ناموس معنی لغوی آن یعنی قانون اراده نمی شود، بلکه مراد از بی ناموس بی آبرو در عرض باشد. بی غیرت . بی عفاف . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ناموس شود.
- بی ناموس و ننگ ؛ بی آبرو و بی عِرْض .
|| غیرمتمدن . دهاتی و روستایی .بی تربیت . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
اردوخانی
۱۳۹۳/۱۲/۱۷ Iran
7
3

شاد باش ای عشق خوش سودای ما ای طبیب جمله علتهای ما ای دوای نخوت و ناموس ما ای تو افلاطون و جالینوس ما جسم خاک از عشق بر افلاک شد کوه در رقص آمد و چالاک شد . فکر می کنم ناموس در شعر مولانا به معنی وطن باشد

ناشناس
۱۳۹۷/۱۲/۱۶
3
1

فاک به سایت شماها

ناشناس
۱۳۹۷/۱۲/۱۶
1
2

گه دوجنس


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.