گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بینی زدن نویسه گردانی: BYNY ZDN بینی زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) انکار کردن . (بهار عجم ). کنایه از انکار کردن . (آنندراج ). مرداف چانه زدن : ور اشارتهاش را بینی زنی مرد پنداری و چون بینی ، زنی .مولوی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود