اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بیهده گویی

نویسه گردانی: BYHDH GWYY
بیهده گویی . [ هَُ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) بیهوده گویی . عمل بیهوده گوی . یاوه گویی . هزل :
جز مدح شاه بیهده گوئیست شاعری
هشتاد سال بس که بدی بیهده سرای .

سوزنی .


رجوع به بیهوده گوی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.