بیهوده گویی
نویسه گردانی:
BYHWDH GWYY
بیهوده گویی . [ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) صفت بیهوده گوی . تکلم بی معنی . هذیان . (ناظم الاطباء). هزل . (منتهی الارب ). فشار: هذاء؛ بیهوده گویی از بیماری و خواب . (منتهی الارب ). رجوع به بیهده گویی شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.