اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی یبصر

نویسه گردانی: BY YBṢR
بی یبصر. [ ی ُ ص ِ ] (ع جمله ٔ فعلیه ) (از: ب + ی متکلم + یبصر، فعل مفرد مضارع ) به من می بیند. به وسیله ٔ من می بیند :
رو که بی یسمع و بی یبصر تویی
سر تویی چه جای صاحب سر تویی .

مولوی .


مأخوذ است از حدیث «و مایزال عبدی یتقرب الی بالنوافل حتی احبه فاذا احببته کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به ». (احادیث مثنوی فروزانفر ص 18 و 19).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.