اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پاشا

نویسه گردانی: PAŠA
پاشا. (اِخ ) ۞ رودخانه ای به شمال غربی روسیه در سرزمینی مردابی . و آن بشاخه هائی تقسیم میشود و بعض این شاخه ها به رودخانه ٔ سویر ۞ که ازواردات دریاچه ٔ لادگا ۞ است فرومیریزد و بعض دیگر بخود آن دریاچه . طول این رودخانه 213 هزارگز است و از جنگلهای بزرگ عبور میکند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
جودت پاشا. [ ج َ دَ ] (اِخ ) احمدبن اسماعیل بن علی بن احمدبن اسماعیل وزیر (1238-1312 هَ . ق .). در یکی از قصبات طونه تولد یافت و از علماء وق...
الیاس پاشا. [ اِل ْ ] (اِخ ) وزیر سلطان مرادخان چهارم بود. وی به سبب عصیان و تمرد بدستور سلطان کشته شد (1041 هَ . ق .). (از قاموس الاعلام ت...
پیاله پاشا. [ ل َ ] (اِخ ) امیرالبحر، سلطان سلیمان اول عثمانی . یکی از غازیان و مشاهیر دریانوردان در عصر سلطان سلیم خان قانونی از سنه ٔ 961 ه...
پیاله پاشا. [ ل َ ] (اِخ ) (اوزون ) یکی از فرماندهان نیروی دریائی زمان سلطان ابراهیم خان است ، قبلاً رئیس دارالصنایع کشتیهای جنگی بود و برای ...
مدحت پاشا. [ م ِ ح َ ] (اِخ ) از رجال قرن نوزدهم میلادی مملکت عثمانی ، متولد 1820 م . مدتی صدر اعظم بود. به سال 1883 م . به فرمان سلطان عب...
غوردن پاشا. [ غ ُ دُ ] (اِخ ) تلفظی از گردن پاشا ۞ . رجوع به گردن پاشا شود.
قاسم پاشا. [ س ِ ] (اِخ ) از وزیران سلطان سلیمان خان قانونی است . وی بهنگام حکمرانی سلیمان در مغنیسا دفتردار وی بود. و پس از جلوس سلطان به...
قاسم پاشا. [ س ِ ] (اِخ ) (کوزلجه ) از وزیران عصر سلطان سلیمان خان قانونی است . وی به سال 929 هَ . ق . والی مصر گردید و هنگامی که احمد پاشا ...
غالب پاشا. [ ل ِ ] (اِخ ) (محمد سعید) وی پسر سیداحمد افندی و رئیس دفتر صدراعظم بود، و در زمان سلطان محمودخان ثانی به مسند صدارت عظمی نایل ...
غالب پاشا. [ ل ِ ] (اِخ ) عبدالحلیم . یکی از متأخران شعرای عثمانی است . وی به تقلید زبان ساده و ناهموار ترکان آناطولی اشعار راجع بلطائف و ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۱۲ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.