اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پاشنه خیز کردن

نویسه گردانی: PAŠNH ḴYZ KRDN
پاشنه خیز کردن .[ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) (پاشنه خیز کردن اسپ ) با زخم پاشنه یا مهمیز برانگیختن او را :
دل روشن راد را تیز کرد
مر آن باره را پاشنه خیز کرد.

فردوسی .


بکین پاشنه خیز کرده سمند
بَر قلب شد با کمان و کمند.

اسدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.