اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پاغوش زدن

نویسه گردانی: PAḠWŠ ZDN
پاغوش زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) غوطه خوردن :
بود زودا که آئی نیک خاموش
چو مرغابی زنی در خاک پاغوش .

رودکی .


(چون شاهدی دیگر یافت نشد این صورت و معنی آن محتاج به تأیید است ). و نیز رجوع به ناغوش شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.