اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پاکیزه رای

نویسه گردانی: PAKYZH RʼY
پاکیزه رای . [ زَ / زِ ](ص مرکب ) پاکرای . که اندیشه ٔ پاک دارد :
چنین داد پاسخ بدو رهنمای
که ای شاه پیروز پاکیزه رای .

فردوسی .


چو بشنید زرمهر پاکیزه رای
سبک بند را برگرفتش ز پای .

فردوسی .


چو بی رنج باشی و پاکیزه رای
ازو بهره یابی به هر دو سرای .

فردوسی .


چنین گفت بهرام جنگ آزمای
بنزد بزرگان پاکیزه رای .

فردوسی .


کنون ما بدستوری رهنمای
همان پهلوانان پاکیزه رای .

فردوسی .


ببودند بر در زمانی بپای
بپرسید ازو این دو پاکیزه رای .

فردوسی .


خروشی برآمد ز پرده سرای
که ای نامداران پاکیزه رای .

فردوسی .


هم اندر زمان مرد پاکیزه رای
یکی نامه بنوشت نزد همای .

فردوسی .


وزو برتر اسبان جنگی بپای
نشانده بر ایشان دو پاکیزه رای .

فردوسی .


دو اشتر بر پیل کرده بپای
نشانده بر ایشان دو پاکیزه رای .

فردوسی .


تن کشته را دخمه کردند جای
بگفتار دستور پاکیزه رای .

فردوسی .


ز ایران بیامد خجسته همای
خود و نامداران پاکیزه رای .

فردوسی .


بدو گفت بهرام پاکیزه رای
که با من بیاید یکی رهنمای .

فردوسی .


بزرگان که بودند بر در سرای
بیاوردشان مرد پاکیزه رای .

فردوسی .


میانه گزینی بمانی بجای
خردمند خواندت پاکیزه رای .

فردوسی .


تو گر بخردی خیز و پیش من آی
خود و فیلسوفان پاکیزه رای .

فردوسی .


بقیصر چنین گفت پس رهنمای
که از فیلسوفان پاکیزه رای ...

فردوسی .


بپوشید زربفت چینی قبای
همه یک دلانید و پاکیزه رای .

فردوسی .


بدان کار شایسته شد سوفرای
یکی مایه ور بود پاکیزه رای .

فردوسی .


کنون کام رودابه و کام زال
که یزدان ورا داد چونان همال
بگو ای خردمند پاکیزه رای
سخن گر به راز است با ما سرای .

فردوسی .


فرستاد یکسر بر سوفرای
بدست یکی مرد پاکیزه رای .

فردوسی .


چه نیکوخصال و چه نیکوفعالی
چه پاکیزه طبعی و پاکیزه رائی .

فرخی .


|| (اِ مرکب ) رای پاکیزه . رای درست . اندیشه ٔ راست :
چنین گفت کین مرد گیتی بپای
بکوبد برزم و بپاکیزه رای .

فردوسی .


شوم آنچه گفتم بجای آورم
زهر گونه پاکیزه رای آورم .

فردوسی .


همان رنگ چهرت بجای آورد
بهر کار پاکیزه رای آورد.

فردوسی .


من از فرّ او این بجای آورم
همه مرد پاکیزه رای آورم .

فردوسی .


کنون هر که دارید پاکیزه رای
ز قنوج وز دنبر و مرغ و مای .

فردوسی .


گر این را که گفتی بجای آوری
بکوشی و پاکیزه رای آوری .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.