گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پای آورنجن نویسه گردانی: PAY ʼAWRNJN پای آورنجن . [ رَ ج َ ] (اِ مرکب ) خلخال . (السامی ). پاآورنجن . پااورنجن : ... غنده را پای باید سپس پای آورنجن . پای آورنجن عاجین ؛ وقف . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود