پای انداز. [ اَ ] (ن مف مرکب ، اِ مرکب ) قماشی که برای احترام بزیر پای بزرگان اندازند. هدیه ای که عروس را گاه درآمدن بخانه ٔ دامادپیش کشند از اسب و جامه و چیزهای دیگر
: بپای انداز حمدت کارجمند است
زبان تا دل پرند اندر پرند است .
نوعی خبوشانی .
نیست معلوم صراطت بجز از پای انداز
چون قیامت که بود برهنگی بر تن زار.
نظام قاری .
سرم جز رخت پای انداز و جیب خلعت تشریف
دری دیگر نمیداند رهی دیگر نمیگیرد.
نظام قاری (دیوان البسه ).
رجوع به پاانداز شود.