گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پای برنجن نویسه گردانی: PAY BRNJN پای برنجن . [ ب َ رَ ج َ ] (اِ مرکب ) حِجل . (دهار). حِجِل . حَجل . خلخال . خَدَمه . (منتهی الارب ). پای آورنجن . پاآورنجن . پااورنجن . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود