اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پای برهنه

نویسه گردانی: PAY BRHNH
پای برهنه . [ ب ِ رَ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) پابرهنه . پاپتی . حافی . (منتهی الارب ).
- پای برهنه شدن ؛ و پای برهنه رفتن . تَنَعﱡم . (منتهی الارب ). حفوَة. (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.