اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پای بز آکندن

نویسه گردانی: PAY BZ ʼAKNDN
پای بز آکندن . [ ی ِ ب ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سحر باشد برای جلب کسی . (سروری ) :
مرا در کویت ای شمع نکوئی
فلک پای بز آکنده ست گوئی .

نظامی (از سروری و فرهنگی خطی ).


و رشیدی «پای بز افکنده ست گوئی » آورده است و شاید مصحف اوکندن بمعنی افکندن باشد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.