گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پای خاکی کردن نویسه گردانی: PAY ḴAKY KRDN پای خاکی کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از سفر کردن و قدم رنجه فرمودن باشد. (برهان ). روان شدن بسوی کسی . پیاده آمدن و قدم رنجه کردن . (غیاث اللغات ) : فرستاده چو دید آن خشمناکی به رجعت پای خود را کردخاکی . نظامی .|| طلبکاری نمودن .(برهان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود