اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پای گذاردن از

نویسه گردانی: PAY GḎʼRDN ʼZ
پای گذاردن از. [ گ ُ دَ اَ ] (مص مرکب ) فرود آمدن (؟). حرکت کردن (؟) :
تنش را یکی پهلوانی قبای
بپوشید و از کوه بگذارد پای .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.