گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پای نداشتن نویسه گردانی: PAY NDʼŠTN پای نداشتن . [ ن َ ت َ ] (مص مرکب ) نیروی مقاومت نداشتن . تاب نیاوردن . استقامت نکردن : با عطا دادن او پای ندارد بقیاس هرچه در کوه گهر باشد و در خاک دفین .فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود