گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پر نویسه گردانی: PR پر. [ پ َ ] (اِ) (درخت ...) نوعی از سماق است و در باغهای ایران بنام پر غرس کنند و در قره داغ آذربایجان وحشی آن وجود دارد ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه واژه معنی پر میمنت پر میمنت. ( پُ ) (اسم مصدر مرکب) پر + میمنت: الف. بسیار با برکت، بسیار فرخنده، مملو از مبارکی، ... . ب. با برکت کامل، با کمال فرخندگی، با مبارکی تمام... یاقوت پر یاقوت پر. [ پ َ ] (ص مرکب ) دارای پر یاقوتین .- مرغ یاقوت پر ؛ کنایه از آتش است . پر ریختن این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. خانه ٔ پر خانه ٔ پر. [ ن َ / ن ِ ی ِ پ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حداکثر. چون :خانه ٔ پرش در این سفر دوهزار تومان خرج کرده است . پر و پایه پر و پایه . [ پ َ رُ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) اساس . بنیان . پر و پاچه پر و پاچه . [ پ َ رُ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) پا.- پر و پاچه ٔکسی را گرفتن ؛ بشدت برو متغیر شدن و بدو دشنام گفتن . آزار رسانیدن و بدگو... پای و پر پای و پر. [ ی ُ پ َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) پا و پر. تاب . طاقت . قدرت . توانائی . نیروی مقاومت : ببینیم تا چیست آیین و فرسواری و زیبائی و پ... بال و پر بال و پر. [ ل ُ پ َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) پرو بال : جز صبر تیر او را، اندر جهان سپر نیست مرغیست صبرکاو را جز خیر بال و پر نیست . ناصرخسرو.نگ... پر از خود پر از خود. [ پ ُ اَ خوَد / خُدْ ] (ص مرکب ) متکبر. پرمدّعا. پراِدعا. مختال . مغرور. خودپسند. کله پرباد : تو از خود پری زان تهی میروی .سعدی . پر عابدین پر عابدین . [پ َ رِ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه سیرجان و بندرعباس میان سعادت آباد و تنگ راغ . در 1397500 گزی طهران . تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۱۲ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود