اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پراکنده گو

نویسه گردانی: PRʼKNDH GW
پراکنده گو. [ پ َ ک َ دَ / دِ ] (نف مرکب یا پراکنده گوی ، پریشان گو. بیهوده گوی . مهذار :
پراکنده گوئی حدیثم شنید
جز احسنت گفتن طریقی ندید.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.