اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پرخاش دیده

نویسه گردانی: PRḴAŠ DYDH
پرخاش دیده . [ پ َ دی دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) ۞ رزم دیده . جنگ دیده . از کار جنگ برآمده . از کار درآمده در جنگ . جنگ آزموده :
سپه را بیاراست و خود برنشست
یکی گرز پرخاش دیده به دست .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.