اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پرخاش کردن

نویسه گردانی: PRḴAŠ KRDN
پرخاش کردن . [پ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) درشتی کردن . مغالظت کردن . تندی کردن . تشدّد کردن . عتاب کردن . معاتبه :
چو نیکی کند کس تو پاداش کن
وگر بد کند نیز پرخاش کن .

فردوسی .


ای شب نکنی آنهمه پرخاش که دوش
راز دل من مکن چنان فاش که دوش
دیدی چه دراز بود دوشینه شبم
هان ای شب وصل آنچنان باش که دوش .

عنصری .


پرخاش مکن سخن بیاموز
از من چه رمی چو خر ز قسور.

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.