اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پرده پوش

نویسه گردانی: PRDH PWŠ
پرده پوش . [ پ َ دَ / دِ ] (نف مرکب ) ساتِر. ستار. (دهار). سِرپوش . رازدار. امین . سِرّ نگاهدار. مقابل پرده دَر :
حق بود پرده پوش من از فضل و من به جهل
در پیش خلق پرده در خویش خیرخیر.

سوزنی .


ترا خامشی ای خداوند هوش
وقار است و نااهل را پرده پوش .

سعدی .


تو بینا و ما خائف از یکدگر
که تو پرده پوشی و ما پرده در.

سعدی .


بپوشیدن ستر درویش کوش
که سترخدایت بود پرده پوش .

سعدی .


بمن دار گفت ای جوانمرد گوش
که دانم جوانمرد را پرده پوش .

سعدی .


برآورده مردم ز بیرون خروش
تو با بنده در پرده و پرده پوش .

سعدی .


خموشی پرده پوش راز آمد
نه مانند سخن غماز آمد.

وحشی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.