اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پرده دری

نویسه گردانی: PRDH DRY
پرده دری . [ پ َ دَ / دِ دَ ] (حامص مرکب ) هتک . هتک ستر. تهتک . هتاکی . تندید.اذاعه ٔ سِر. مقابل پرده داری ، پرده پوشی :
هزار بار بگفتم که راز عشق ترا
نهان کنم نکنم بی دلی و پرده دری .

سوزنی .


تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد
تا بود فلک شیوه ٔ او پرده دری بود.

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.