گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پرده شناس نویسه گردانی: PRDH ŠNAS پرده شناس . [ پ َ دَ / دِ ش ِ ] (نف مرکب ) کنایه از مطرب و رامشگر و نوازنده و موسیقی دان : پرده شناسان بنوا در شگرف پرده نشینان بوفا در شگرف . نظامی .|| کنایه از عارف وصاحب فهم و فراست . (برهان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود