پر زدن
نویسه گردانی:
PR ZDN
پر زدن . [ پ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) پریدن ، چنانکه مرغی .
- دل برای چیزی یا کسی پرزدن ؛ سخت عظیم آرزومند او بودن .
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
لب پر زدن . [ ل َ پ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) لپرزدن . با حرکت دادن ظرفی مقداری از مایع که در آن است بیرون ریختن . فروریختن کمی از آب یا مایعی...
پر و بال زدن . [ پ َ رُ زَ دَ ] (مص مرکب ) پرپر زدن .دست و بال زدن مرغ . و نفرینی است : پر و بال بزنی !