گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پرسو نویسه گردانی: PRSW پرسو. [ پ ُ ] (ص مرکب ) پرنور. مقابل کم سو: چراغی پرسو. چشمی پرسو. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی پرث و پرث و. [ پ َ ث َ وَ ] (اِخ ) پارت ، پهل ، پهلو. رجوع به پارت شود. پرس و جو شدن از راه پرسیدن جویا شدن نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود