اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پرمایه

نویسه گردانی: PRMAYH
پرمایه . [ پ ُ ی َ / ی ِ ] (اِخ ) نام برادر فریدون :
برادر دو بودش [ فریدون را ] دو فرخ همال
از او هر دو آزاده مهتر بسال
یکی بود زیشان کیانوش نام
دگر نام پرمایه ٔ شاد کام .

فردوسی .


کیانوش و پرمایه بر دست شاه
چو کهتر برادر ورا نیکخواه .

فردوسی .


|| گاو فریدون بود. (لغت نامه ٔ اسدی ). آن ماده گاو که فریدون را شیر میداد :
یکی گاو کش نام پرمایه بود
ز گاوان ورا برترین پایه بود.

فردوسی .


رجوع به پرمایون شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
پرمایه . [ پ ُ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ) که مایه ٔ بسیار دارد. دارای مایه ٔ بسیار. مقابل کم مایه : خورشید منم به شاعری ، سایه توئی پرمایه منم بف...
گرانقدر،ارزشمند،پربها
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.