پریشان روزگار
نویسه گردانی:
PRYŠAN RWZGAR
پریشان روزگار. [ پ َ زْ / زِ ] (ص مرکب ) بد حال . بی سرانجام . تبه روزگار. لهیف : هرگاه که یکی از بندگان گنه کار پریشان روزگار دست انابت به امید اجابت بدرگاه حق تعالی بردارد. (گلستان ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.