گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پژمرده گردیدن نویسه گردانی: PŽMRDH GRDYDN پژمرده گردیدن . [ پ َ م ُ دی دَ / دِ گ َ دَ ] (مص مرکب ) پژمرده شدن : هر گلی پژمرده گردد زو نه دیرمرگ بفشارد همه در زیر غن .رودکی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود