پست شدن . [ پ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) فرود شدن . سَفال . سُفول . هُفات . انهفات . (منتهی الارب ). || ویران شدن . منهدم گشتن . فرود آمدن . خراب شدن
: دیوار کهن گشته نه بردارد پادیر
۞ یک روز همه پست شود رنجش بگذار.
رودکی .
شدی باره ٔ دژ هم آنگاه پست
نماندی در او جایگاه نشست .
فردوسی .
در باغهای پست شده هم بدین امید
نونوهمی بنفشه نشانند و نسترن .
فرخی .