پستی گرفتن . [ پ َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب )فرود آمدن . تنزل . نزول کردن . نازل شدن
: چو شب رفت و بر دشت پستی گرفت
هوا چون مغ آتش پرستی گرفت .
عنصری .
نالم به دل چو نای من اندر حصار نای
پستی گرفت همت من زین بلندجای .
مسعودسعد.
|| پست گشتن
۞ . کوتاه شدن . انحطاط. دنائت .