پس خورده
نویسه گردانی:
PS ḴWRDH
پس خورده . [ پ َ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) پس مانده . باقی مانده ٔ طعام یا شراب پس از خوردن و آشامیدن کسی آنرا. سُؤر. نَغبه . غُمجَه ، اسار: پس خورده بازگذاشتن . (تاج المصادر بیهقی ). اِشتف ّ فی الأناء کله ؛خورد تمامه ٔ آب آوند را که پس خورده نماند. دِعِرم ؛ شتری که آب پس خورده ٔ شتران را خورد. (منتهی الارب ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.