اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پس زدن

نویسه گردانی: PS ZDN
پس زدن . [ پ َ زَ دَ ](مص مرکب ) دور کردن چنانکه خاشاک را از روی آب و امثال آن عقب زدن . || بدنبال گذاردن . پیش افتادن از همکاران : همه ٔ هم درسان خود را پس زده است .
- امثال :
از پا پس میزند با دست پیش میکشد ؛ چیزی را که بزبان از قبول آن سر میزند در معنی طالب آن است و با کنایات و دیگر کارهاخواستاری خود را می نماید. و نیز رجوع به پس ... شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
پس خم زدن . [ پ َ خ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) گریختن . فرار. دررفتن (در تداول عوام ). (غیاث اللغات ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.