گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پس فتادن نویسه گردانی: PS FTADN پس فتادن . [ پ َ ف ُ / ف ِ دَ ] (مص مرکب ) مخفف پس افتادن . عقب ماندن . بدنبال افتادن : چونکه گله بازگردد از ورودپس فتدآن بز که پیش آهنگ بود. مولوی .|| بازگشتن مریض به مرض پس از آنکه رو به بهبود نهاده بود. رجوع به پس افتادن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود