اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پسند کردن

نویسه گردانی: PSND KRDN
پسند کردن . [ پ َ س َک َ دَ ] (مص مرکب ) پسندیدن . قبول کردن :
ازو هرچه یابی به دل کن پسند
گر ایدون که جان را نخواهی گزند.

فردوسی .


مکن دلت را بیشتر زین نژند
تو داد جهان آفرین کن پسند.

فردوسی .


بر این کار باشم ترا یارمند
ز دیوان کنم هرچه باید پسند.

فردوسی .


بدین بخششت کرد باید پسند
مکن جانت نسپاس و دل را نژند.

فردوسی .


نکردی پسند ایچکس را بهوش
همی داشتی راز این روز گوش .
اسدی (گرشاسب نامه نسخه ٔ کتابخانه ٔ مؤلف ص 17).
|| گزیدن . || اکتفا ۞ .
- پسند کردن بر ؛ ترجیح دادن :
که یارد آنجا رفتن مگر کسی که کند
پسند بر گه شاهنشهی چه ارژنگ .

فرخی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.