اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پشت کوژ

نویسه گردانی: PŠT KWŽ
پشت کوژ. [ پ ُ ] (ص مرکب ) پشت کوز. خمیده . خم گشته . پشت دوتا. خمیده قامت . پشت خم :
وگر بیاید زانگونه باز بایدگشت
که خان ز دشت کتر پشت کوژ و روی آژنگ .

فرخی .


|| کنایه از فلک باشد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.