گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پل زدن نویسه گردانی: PL ZDN پل زدن . [ پ ُ زَ دَ ] (مص مرکب ) پل ساختن . پل کردن . پل بستن و بنا کردن پل : یکی پول دیگر بباید زدن شدن را یکی راه و بازآمدن .فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود